بهارِ عشق
يكشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۳۶ ب.ظ
عاشقِ آن چشم و نگاهت شدم
محوِ تماشایِ جمالت شدم
نقشِ رُخت خیمه که زد بر دلم
راهی آن کوی و دیارت شدم
روشنی محفلِ عشقت شدم
شمعِ شبت ،در شبِ تارت شدم
رد نکن ای دوست تو عشقِ مرا
جان به تو دادم ، فدایت شدم
جز تو مرا نیست هوایی به سر
یک شبِه مشتاقِ سرایت شدم
در همه ی فصلِ زمستانی ات
ناز نکن چون که بهارت شدم
ای نفس و مونسِ تنهایی ام
عشقِ تو ام ، عاشقِ زارت شدم
تابه چه حد من به رَهت سرنَهم؟
منتظرم ، چشم به راهت شدم
اردیبهشت ماه 1394 --- داوود جمشیدیان (سِتین )
۹۴/۰۲/۱۳