در وَصفِ مولایم حسین ( ع ) ، عزیزترین بندهٔ خدا :
فصلِ غمِ عاشقان
در گُذر از لحظه ها ، داغِ فراقَت بجان
غم به دلِ شیعیان ، گشته دوباره عیان
نالهٔ جبریل رفت ، بر دل و گوشِ فلک
تا که به تارَک رسید ، داد به عرشش تکان
رویِ عَطَش شد خِجِل ، با سرِ تیری به مَشک
در دلِ تاریخ ماند ، تا به ابد این نشان
خونِ خدایی حسین ! ، سید و سالارِ دین
نامِ قشنگت چنین ، مانده به رویِ زبان
تو همه جانِ منی ، روح و روانِ منی
عاشقم از بهرِ تو ، در دلِ زارم بمان
بر همه گیتی و دهر ، نیست چنین حادثی
بَه که چه شوریست این ! ، فصلِ غمِ عاشقان .
شاعرِ مُعاصر : داوودِ جمشیدیان
مهرماه ۱۳۹۵