گُدازه ی تَب
شنبه, ۱ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۰۱ ب.ظ
ساقی بده به من مَی ، میسوزد از عَطش لب
گشتم اسیرِ زُلفی ، در این سیاهیِ شب
پُرکن تو پیکِ ما را ، از جُرعه هایِ نابت
تا که رها شوم من ، از این گُدازه ی تب
شاعر معاصر : داوود جمشیدیان ، متخلّص به سِتین
۹۷/۱۰/۰۱