PAEIZ
جمعه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۶، ۰۵:۳۲ ق.ظ
پاییز ( پادشاهِ فصل ها )
بارِ دیگر بادِ پاییزی وزید
بر رُخِ صحرا خزان چتری کشید
بلبل از شاخی به شاخِ دیگری
بالها را می گشود و می پرید
در کنارِ بِرکهْ آبِ باغِ پیر
شاخه هایِ کُهنهٔ لَرزانِ بید
اَختری از بهرِ مِهمانیِ ماه
مَحو گشته پُشتِ ابر ، مَه را ندید
سر رسید از رَه شبِ سردی دگر
ماه آمد ، رفتْ خورشید آرمید
انتظار و دیدن و شوقِ زمین
تا که آید سر رسد نوروز و عید
در گُذر از عصرِ پاییزی دگر
اشکِ شوقی از دوچشمِ من چکید
دل هوایی گشته بهرِ دیدنِ
آن بهارِ سبز و آن عیدِ سعید .
شاعرِ مُعاصر : داوودِ جمشیدیان
پاییزِ ۱۳۹۵
۹۶/۰۱/۲۵