نا خوانده مهمان
جمعه, ۱۷ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۱۰ ب.ظ
یک شبی را تا سحر، این دل پریشان تو بود
در تَبِ بزمِ نگاه ، ناخوانده مهمان تو بود
بُرد ما را درعَطَش، آن زُلفِ مشکینْ عَنبرَت
در غُبارِ انتظار ، آشفتهْ حیران تو بود
دی ماه ۱۳۹۵ --- داوود جمشیدیان ( سِتین )
۹۵/۱۰/۱۷