[][][]
شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۳ ق.ظ
طبیبا ! کاش بیمار تو باشم
نَمِ شبنم به گُلزار تو باشم
به خوابِ زلفِ مشکینت روم من
ولی در خواب بیدار تو باشم
اگر در سر تو داری عِشوه و ناز
کِشم نازت ، خریدار تو باشم
فدای آن رُخ و چشمِ خُمارت
به شوقِ وصلِ دیدارِ تو باشم
بیا یکدم تو در باغِ نگاهم
گُلِ من باش ، تا خارِ تو باشم
خوش آن روزی که آیم در خیالت
شب و روزم در اَنظار تو باشم
نبینم من به چشمم آن غمت را
منِ داوود غمخوار تو باشم
شاعر معاصر : داوود جمشیدیان متخلص به سِتین
مهرماه ۱۳۹۴ --- فولاد شهر اصفهان
۹۴/۰۷/۰۴