عشقِ رویایی
چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۵۷ ب.ظ
نگاهت می کِشد هر دم مرا بهرِ تماشایی
نمیدانم از این آشفته دل امشب چه می خواهی؟
دو چشمانت زده آتش به جانِ من در این وادی
شگفت و در عجب ماندم ز چشمانِ اهورایی
لبت آن غنچه ی ناز است که میخندد به رویِ من
چه زیبا کرده لب ها را نشانِ خالِ زیبایی !
چو افتاد در دلِ تنهایِ من آن خالِ زیبایت
ندارم خواب از بهرِ تو و آن قدِ رعنایی
اگر ای گُلرخِ زیبا بدست آری تو عشقم را
ز بهرِ وصلِ رویت میکنم هر دم تمنایی
نباشد جز به شور تو در این تنها دلم امشب
چه خوش حالیست مرا هر دم در این دنیایِ رویایی!
شهریورماه ۱۳۹۴ --- سِتین
۹۴/۰۶/۱۸