شب عشق
جمعه, ۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۴۲ ب.ظ
شب آمد و دوباره دلْ بیقرار گشتم
دل بیقرارِ زلفِ زیبایِ یار گشتم
از بهرِ وصلِ عشقش مجنون شدم دوباره
چون برگ تشنهٔ گل در لاله زار گشتم
افتاده دل پیِ یار تا که بجوید او را
چون شمع در پیِ آن در شبِ تار گشتم
هر لحظه را به شوقش سرکردم و شُمردم
تا صبح همنشینِ صبر و قرار گشتم
ای کاش سر بیاید عمرِ خزان عشاق
از بس در انتظار فصلِ بهار گشتم
غمگین نبود داوود چون می رسید به عشق
دلخوش به دستِ تقدیر در روزگار گشتم .
مرداد ماه ۱۳۹۴ --- داوود جمشیدیان ( سِتین )
۹۴/۰۵/۰۲