چشماندازی بر ادبیاتِ مُعاصرِ زاگرس نشینان
در پهندشتِ این دیارِ پر افتخار و در مجاورتِ کوههای پوشیده از برفِ سلسله جبالِ زاگرس، در آنجایی که مردانی باصلابت و زنانی بانجابت ، با استعانت از فرهنگ و آدابی کُهن در سرزمینی سراسر حماسی که نشانگرِاصالتِ دیرینه فرهنگیِ شیفتگانِ این خطهٔ همیشه جاوید است و از دیرباز در برابر تهاجمِ فرهنگیِ بیگانگان مَصون مانده است و این میراثِ کُهن را از نیاکانِ خویش به ارث بردهاند مردمانی زندگی میکنند که به ایلِ بختیاری معروفند.
در راستایِ اشاعهٔ فرهنگِ این مرز و بوم و در میانِ این قومِ سربلند و سرافراز هُنر و ادبیات از دیرباز به عنوانِ دو واژهٔ سمبُلیک موردِ توجه خاص و عام بوده و هُنرمندان این وادی که به حق وارثان بر حق فرهنگِ اصیلِ بختیاری بوده و هستند هر کدام به بهانهها و عناوینِ مختلف پا به عرصه و میدان هُنر گذاشتند.
دیرگاهیست که هر هُنرمندی به نوبه خود و با ارائهٔ آفرینشهای ادبی هر آنچه را که در توان داشته و دارد تقدیمِ طالبان و شیفتگانِ هُنر نموده و مینماید. در میان انبوهِ این هُنرمندان متعهد ، شاعران و ونویسندگان نیز بنا بر طبعِ ذاتی و رسالتِ خطیرِ خویش همپای دیگر هُنرمندان با ارائه آفرینشهایِ ادبی ، رساترین نغمههای پرشور این دیار را خلق کرده، سروده و به سَمع و نظرِ تِشنگانِ شعر و ادب رساندهاند.
در میانِ بِلادی که مردمانِ اصیلِ بختیاری در آنجا ساکنند نام ایذه نیز آشنا و مُعَرفِ حضورِ تمامیِ کسانی است که قومِ بختیاری را به رسمیت شناختهاند. در زمینه هُنر و ادبیات چندانکه از شواهد بر میآید ، هستند هُنرمندانی که به دلایلِ مختلف ،گمنام ماندهاند و هم اکنون به فعالیتهای مُستمر در زمینههای هُنری ، مُتواضِعانه ، مُخلصانه و بدون هیچ ادعایی در جهت اِعتلای فرهنگِ این مرز و بوم ، در این شهر هنرنمایی میکنند .
با آرزویِ توفیق روز افزون برایِ تمامیِ این هُنرمندانِ گرامی .
شاعرِ مُعاصر : داوودِ جمشیدیان - متخلّص به سِتین
بهار ۱۳۶۶